مروری بر صحبتهای بسیاری از دستاندركاران دولتی صنعت نشان میدهد كه مسوولان همچنان بر طبل ادعاهای خود میكوبند وبدون عبرت گرفتن از درسهای گذشته، كماكان اعتقاد دارند كه مشكل صنعت نساجی كشور، فرسودگی ماشینآلات و نبود نقدینگی....
صنعت نساجی، قدیمیترین صنعت ایران و شاید دنیاست. نخستین كارخانههای صنعتی به شكل مدرن امروزی در انگلستان تاسیس شد و در ادامه به هندوستان راه یافت.
ایران نیز كه از دوره قاجار، در عرصه مدرنیزاسیون، لنگلنگزنان گام برمیداشت، با نساجی به روند مدرن كردن صنعت گام گذاشت.
با این حال، صنعت نساجی زمانی به دست دولت نهم رسید كه نفسهایش به شماره افتاده بود.
سرانه مصرف پارچه كه به ادعای آمار دولتی به 19 مترمربع میرسد، مطابق گزارشهای غیررسمی به 5 تا 7 متر رسید كه از این میزان هم بخش عمدهای به منسوجات وارداتی اختصاص داشت.
همچنین این دولت وارث بحرانهای بزرگی در این صنعت بود كه نساجی كردستان، نساجی كرمانشاه (غرب)، صنایع نساجی خوی، فرنخ، مه نخ و نازنخ، مخمل و ابریشم كاشان و... از جمله این كارخانهها به حساب میآمدند.
برای اینكه معلوم شود تعطیلی هر كدام از این واحدها چه خساراتی به اقتصاد و صنعت ایران وارد میكند، ذكر مثالی در این باره كفایت میكند.
روزگاری حجم تولید كارخانه نساجی كرمانشاه (غرب) به 30 میلیون متر میرسید.
این شركت دارای بیش از 150 فروشگاه و دهها هكتار زمین بود و هزاران كارگر در آن مشغول به كار بودند.
در دی ماه سال 86، این شركت معظم با بیش از 80 میلیارد تومان بدهی انباشته و تقلیل كارگران به حدود هزار نفر، حتی قادر به پرداخت حقوق كارگران به مدت 4 ماه نبود و در نهایت با تعطیلی این كارخانه، قرار شد كه زمینهای آن برای ساخت شركت خودروسازی در اختیار ایران خودرو قرار گیرد، شركتی كه با مدیریت شركت آتیه دماوند از زیرمجموعههای بنیاد مستضعفان به این روز افتاد.
با این حال دولت نه فقط راه اشتباه پیشینیان را ادامه داد، بلكه با اتخاذ سیاستهای متغیر و چندگانه، ضربات مهلكتری بر پیكره این صنعت وارد كرد.
سیاستهای متكی بر تزریق پول دولت ، وقتی با ورود دلارهای بادآورده نفتی حاصل از افزایش غیرطبیعی قیمت نفت همراه شد، چنان صدماتی بر صنایع مختلف كشور وارد آورد كه كشور باید سالها تاوان آن را بپردازد.
تغییر تعرفههای مكرر برای پنبه وارداتی و رنگ مورد استفاده در صنعت نساجی بخشی از اقدامات دولت در این زمینه بود. همچنین ادامه سیاست ریزش پول برای تقویت صنعت نساجی بدون توجه به علل ضعف این صنعت سبب شد كه سیاستهای دولت نیز همچون اسلافش با شكست روبه رو شود.
مروری بر صحبتهای بسیاری از دستاندركاران دولتی صنعت نشان میدهد كه مسوولان همچنان بر طبل ادعاهای خود میكوبند و بدون عبرت گرفتن از درسهای گذشته، كماكان اعتقاد دارند كه مشكل صنعت نساجی كشور، فرسودگی ماشینآلات و نبود نقدینگی در این صنعت است و هیچگاه حاضر به اقرار به این موضوع نیستند كه آنچه نساجی، قدیمیترین صنعت ایران را به احتضار انداخت، مدیریت غیرعلمی و دولتی بود.
البته صنعت نساجی در ایران تنها قربانی چنین نگاهی نیست. صنعت لوازم خانگی، لوازم صوتی و تصویری، خودروسازی و... برخی دیگر از صنایعی كه امروز با مرگ دست و پنجه نرم میكنند، بیش از آنكه قربانی ماشینآلات فرسوده، عدم بهرهوری و كمبود نقدینگی باشند، بهدلیل مدیریت خالی از دانش دولتی و شبهدولتی، محكوم به شكست هستند؛ موضوعی كه علتالعلل تمامی مشكلات امروزین صنعت است.
با نگاهي به صنعت نساجي در مازندران ،بلافاصله بياد كارخانجاتي همچون چيت سازي بهشهر،نساجي مازندران ،نساجي بابكان،نساجي چوخا،خزرخز تنكابن،جين مدآمل،ريسندگي چل مي افتيم كه هر كدام بنوبه خود ممر درآمد يك شهر بودند ودرشرايط فعلي كارگران آن يا آواره گرديده اند يا در بدترين شرايط معيشيتي به سختي زندگي ميكنند.
هنوز بياد داريم کارخانه چيت بهشهررا كه يکى از کارخانجات بزرگ و بسيار قديمى بود که در سال ١٣١٤ تاسيس گرديد و در سال ١٣١٧ توليد آن آغاز شد.
توليدات اين شرکت عبارت بود از چيت چلوار، باند، گاز، جناقى، پاتين و پارچه پرده.
شرکت چيت بهشهر بعد از انقلاب ٥٧ تحت پوشش صنايع ملى ايران اداره ميشد سپس به بنياد شهيد واگذار شد و در سال ١٣٧٣ به بخش خصوصى منتقل شد.
قبل از انقلاب در اين کارخانه حدود ٣٠٠٠ کارگر اشتغال بکار داشتند.
در سالهاى ٦٥ و ٦٦ تعداد کارگران به حدود ١٧٠٠ نفر رسيد. بعد از اجرا گذاشته شدن طرح تعدِيل نيروى کار تعداد کارگران به ٩٠٠ نفر رسيد و پس از واگذارى آن به بخش خصوصى دوباره ٢٠٠٠ کارگر در آنجا اشتغال داشتند.
از سال ٧٤ حدود ١٦٠٠ کارگر در اين کارخانه حالت بلاتکليف پيدا کردند و از آنسال به بعد مساله دستمزدهاى معوقه و خطر بيکارى به معضلات جدى کارگران تبديل گرديد وعاقبت بعد از اعتصابات كارگري اين صنعت عظيم انحلال گرديد.
حال امروز نوبت به نساجي مازندران رسيده است .وكارگران اين مجموعه كه تا ده سال پيش تعدادشان به بيش از ده هزار نفر ميرسيد و يك استان را رزق وروزي ميداد در شرايط كنوني شايد كمتربه از چند صد نفر برسد.
وعده ووعيد مسئولان ودلسوزي هاي انتخاباتي وهشدارهاي پي در پي ونگرفتن حقوق چند ماه وسرگرداني كارگران ،تجمع در مقابل فرمانداري ،استانداري ودفتر نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي ،همه وهمه خاطر آورتلخ كارخانجاتي است كه به تله اي از خاك تبديل شده اند واگر مطلبي گفته ميشود ونوشته ميشود مسئولين تاكيد دارند كه بايد از اميد با كارگران صحبت كرد ولي امروز شكم كارگر از نداشتن وگرسنگي به كمر آن چسبيده است .
كداميك از مسئولين ميتوانند ماهها حقوق نگيرند وزندگي كنند ،اين حرف هاي امروز كارگران نساجي مازندران است كه همواره در تجمعات ميگويند .
براستي از خود پرسيده ايم كارگراني كه در هر برهه از زمان پايبندي وجانفشاني خود را به انقلاب ،امام امت ورهبرعظيم الشان خود نشان داده اند چرا بايد سفره هايشان خالي ونزد زن وبچه هايشان شرمنده باشند.
امروزدر خصوص نساجي مازندران دوئلي در مازندران دارد انجام ميگيرد ،كه در اين دوئل كارگران كه نقشي ندارند از هرطرف مورد هدف قرار گرفته اند وبسان ساير همرزمان خود در ساير كارخانجات تعطيل شده قرباني ميشوند. /ایلنا
فرامرز درخشنده/1290
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000292393
working();